همه چیز با یک سئوال شروع میشود.
چرا محتوا تولید میکنم؟
هدف گذاری در تولید محتوا از نان شب هم واجبتر است. یادمان باشد محتوا در وهله اول برای مخاطب تولید میشود.
شاید سؤال بعدی این باشد: مخاطب من کیست؟
حالا اینجا یک گام به عقب بازمی گردیم.
دوست دارید در چه حوزه و زمینهای تولید محتوا کنید؟
مناسبترین پاسخ شاید این باشد: علاقمندیام.
وقتی صحبت علاقه و سلیقه به میان میآید، ناخودآگاه به سمت علاقهای میرویم که تا حدی نسبت به آن دانش و اطلاعات داریم؛ زیرا علاقه خود سبب اشتیاق برای دانستن و کاوش است.
بنابراین ناخوداگاه عنصر دانش و تخصص، به لطفِ علاقه و اشتیاق اضافه میشود.
در نتیجه ما با یافتن علاقههایمان، کسب دانش، تجربه با تکیه بر مشاهده و روابط انسانی میتوانیم جامعه هدف و مخاطبانمان را شناسایی کنیم.
شناخت ابزار و یا رسانه برای انتشار محتوا موضوعی است که در نهایت میتواند منجر به ارتباط مؤثر ما با جامعه مخاطبانمان باشد.
بدین صورت که اگر به عنوان مثال من برای انتشار محتوایمان پلتفرم اینستاگرام را انتخاب کردهایم، میتوانیم مخاطبان محتوایمان را در این رسانه بررسی و رصد کنیم.
یکی از ابزارها برای پیدا کردن جامعه هدف در اینستاگرام، شناختِ نیاز مخاطب با استفاده از ابزارهایی مثل هشتگ و بررسی کامنت ها و نیاز سنجی با ابزار جستجو است.
و این رشته سر دراز دارد. در حال حاضر صفحات و وب سایتهای متعددی در رابطه با استراتژی محتوا و بازاریابی محتوا برای بهبود عملکرد محتوا گران خلق شدهاند.
اما سرنخ جای دیگری است.
باید در نظر داشت پس از پیمودن گامهای متعدد برای بررسیها و مشاهدات، آنچه که در تأثیر گذاری محتوای تولید شده ما در ذهن و قلب مخاطب اهمیت دارد؛ شیوه و نوع ارتباط بر قرار کردن ما با آنان است؛ یعنی چیزی فراتر از دانستن؛ اصولی که بر پایه توانستن است و میتوان با کمی دقت و توجه براحتی بدستش آورد.
مخاطبان ما انسانهای هوشنمدی هستند که با انگیزهها و دلایل متفاوتی به سمت محتوا میآیند.
در نظر بگیرید آنها همان کسانی هستند که در طول روز و شب با انبوهی محتوا و اطلاعات در شبکههای اجتماعی و گوگل و دیگر رسانهها سر و کار دارند.
«پس میزان، مخاطب است.» کار کمی دشوار به نظر میرسد.
اما به یاد داشته باشید، بهترین راه حلها آسانترین آنهاست.
بنابراین دستور العمل زیر را به خودتان گوشزد کنید تا محتوایتان به محتوای ذهن مخاطبانتان بیفزاید:
از پیچیدگی و اطناب در سر و شکل دادن به پیامهایمان جدا پرهیز کنیم.
آنچه را بگوییم که بدان معتقد هستیم و حتی المقدور در لیست تجاربمان از آن بهره گرفته باشیم.
به علاقمندی و اشتیاقمان در روند تولید محتوا توجه خاص داشته باشیم و آن بخشهایی را که برایمان جذابتر است حذف نکینم.
راحت و بدون دغدغه تولید محتوا کنیم. (سعید قائدی)
از تمایز و متفاوت بودنمان نهراسیم و بدانیم همه با هم متفاوتیم و همین تفاوت، کلید جذب مخاطب است.
به تکنولوژیهای مورد استفادهمان در تولید محتوا حتی المقدور مسلط باشیم و یا بخشی که نیاز به استفاده از آن را داریم خوب بشناسیم.
جادوی تصویر را جدی بگیریم.
اجازه دهیم مخاطب ما را بشناسد و بتواند با ما حس راحتی و همدلی را تجربه کند.لازمهاش آن است که مهارت پاسخگویی را در خودمان تقویت کنیم.
بی شک این لیست میتواند ادامه داشته باشد.
اما نکته اصلی آنچه که گفته شد در شکل گیری یک کانکشن قوی بین شما و جامعه هدفتان است که بواسطه کلام و ارسال پیام در قالب محتوا شکل میگیرد.
توجه به این مهم که شما مهره اصلی اثر گذار در این سیستم به ظاهر کوچک و ابتدایی هستید میتواند رمز موفقیتان در ادامه مسیر تولید محتوای باشد.
این سیستم با تداوم و ممارست به مرور بزرگتر خواهد شد و شما با دریافت و رصد واکنشها میتوانید در جهت ارتقا سطح خود به عنوان یک تولید کننده پویا بهره ببرید.
به یاد داشته باشید محتواگر پویا همواره در بازخوردها به دنبال بهتر کردن محتوای خود برای مصرف کنندگانش است و از طرفی میخواهد محتوایی را ارائه دهد تا ارزش آفرینی کند و همواره به نقاط ضعف خودش نیز نیم نگاهی با نگرش مثبت دارد.
محتواگر ایستا با یک لایک و نظر، پاداش میگیرد و اگر همین را هم دریافت نکند به مرور دچار خستگی و ناامیدی میشود.ممکن است گاهی از ادامه مسیر نیز دست بردارد و حتی دچار اوهام شود.
پس کافیست بدانید اثر گذاری نیاز به شکیبایی و تداوم دارد که آن هم در گرو پاسخ صحیح به سئوال اول ماست:
چرا محتوا تولید میکنم؟