رویکرد رهبری و مدیریت در شبکه های اجتماعی

وظیفه اصلی مدیران برنامه ریزی، سازماندهی، به کارگماری نیروی انسانی، رهبری و نظارت است؛ که با استفاده از روش‌ها و فنون و بر مبنای علم انجام می‌شود.

اما رهبری بر اساس مهارت و هنر ذاتی فرد که برگرفته از ویژگی‌های شخصیتی اوست شکل گرفته و بیشتر با روابط انسانی ارتباط دارد.

می‌توان وسایل ارتباط جمعی را به لحاظ کارکرد، انواع آن، نوآوری و فناوری در حوزه رسانه، مخاطب و قدمت به دو نوع رسانه تقسیم بندی کرد:

 

رسانه‌های کلاسیک: روزنامه‌ها، مجلات و نشریات، کتاب‌ها، رادیو و تلویزیون و…(مدیریت محور)

رسانه‌ها نوین: شبکه‌های اجتماعی و مجازی(شیوه رهبری محور)

 

رسانه‌های نوپا برخلاف رسانه‌های سنتی در سبک مدیریتی نگاهی از پایین به بالا دارند. به این مفهوم که مخاطب رکن اصلی این نوع از رسانه است. تمام وابستگی این نوع رسانه به جذب و حفظ مخاطب معطوف است و جلب نظر دنبال کننده و گرفتن بازخورد یک امتیاز اصلی قلمداد می‌شود.

 

در اینجا نیاز است که یک رسانه اجتماعی انعطاف لازم برای گرفتن هر نوع بازخورد داشته باشد و خود را برای پیشبرد اهداف و نظراتش به نظر مخاطبان نزدیک کند و پتانسیل لازم را برای دریافت بازخوردها داشته باشد و بتواند در موقعیت‌هایی حتی با دیدگاه‌های مخالف نیز به عنوان شنونده و یا یک رسانه همراه، همدلی نماید.

 

بر اساس نوع فعالیتی که هر رسانه اجتماعی انجام می‌دهد و بر مبنای سیاست‌ها و دیدگاه‌هایی که ترویج می‌دهد می‌توان گردانندگان و مدیران رسانه‌ها را تقسیم بندی کرد:

  • سازمان‌ها و شرکت‌های رسمی که در شبکه‌های اجتماعی فعالیت دارند
  • خبرگزاری‌ها و رسانه‌های خبری
  • اینفلوئنسرها
  • افراد با عناوین و القاب رسمی مانند مدرس دانشگاه، رییس جمهور، تحلیل‌گر، مشاور
  • سایر افراد

می‌توان گفت تمامی عناوین در این دسته بندی در شیوه مدیریت رسانه‌هایشان، به مخاطبان متکی هستند.

اما در حوزه خط مشی و اهداف می‌توان گفت آنان که صاحب سازمان و یا ارگانی رسمی هستند چه به لحاظ رسانه‌ای و خبری و چه به لحاظ کسب‌وکار و برندسازی بر مبنای همان اهداف و سیاست‌ها در شبکه اجتماعی گام برمی‌دارند و نیم نگاهی هم به مخاطب و مخاطب شناسی دارند.

اما در حوزه شخصی و غیر سازمانی افرادی که تحت هر عنوانی در شبکه اجتماعی فعالیت دارند جدای از اهداف شخصی و فرایندی که در تصمیم گیری برای انجام فعالیت‌هایشان شکل گرفته است؛ متکی به مخاطب هستند. گاهی دیده می‌شود سلایق و الگوهایی که مخاطبان خوش ذوق و تعیین کننده به این افراد و مدیران القا می‌کنند می‌تواند الگو و سیاست این چنین اشخاصی را تحت تأثیر قرار دهد.

 

در زمینه کسب و کار بیشتر فعالیت‌ها سازمانی و غیرسازمانی در حول و حوش تبیلغات و دیجیتال مارکتینگ و مدیریت در این حوزه برگزار می‌شود.

 

در بخش برند شخصی و افراد سرشناس و اینفلونسرها و همین‌طور خبرگزاری‌ها بیشتر رویکرد محتوا بر القائات ذهنی و اثرگذاری بر روی اذهان و جلب همراه با رویکرد رهبری افکار عمومی متکی است. معمولاً رسانه‌هایی که به دنبال این اهداف هستند در انواع و اقسام رسانه‌های مجازی فعالیت موازی دارند.

8 پاسخ

  1. راحله جان مرسی از مقاله جالبت، یه سوال آیا آماری از زنان و مردانی که در شبکه های اجتماعی بصورت دائم فعالیت میکنند وجود دارد؟

    1. ممنون از شما معصومه عزیز

      من پاسخ سئوال شما را نمیدانم اما به نظرم سئوال جالب و بجایی هست.
      احتمالا هر شبکه اجتماعی خودش دسترسی به چنین اطلاعاتی را دارد. مثلا: قاعدتا مالکین اینستاگرام به این تایپ از آمارها توجه و علاقه دارند تا بر اساس آن الگوریتم ‌هایشان را به‌بروز کنند.
      اما اینکه کشوری دسترسی به آمارهای فعالان شبکه‌های اجتماعی را آن هم بر اساس جنسیت داشته باشه یا نه؛ بحث برانگیز است.

  2. سلام مطلب جالبی بود مخصوصا این جمله که رهبری بر اساس مهارت و هنر ذاتی فرد که برگرفته از ویژگیهای شخصیتی است شکل گرفته.
    بعضی ها ذاتا رهبر و مدیر هستند.
    ممنونم

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *